مبینا

مبینا جان تا این لحظه 11 سال و 5 ماه و 7 روز سن دارد

دختر بابایی

دختر بابایی

الان داره دل مامان باباش رو می بره
این دختره دلبره
تاریخ : 06 مرداد 1392 - 02:53 | توسط : مبینا فرشته کوچولوی ما | بازدید : 2285 | موضوع : آرت بلاگ | 5 نظر

  • مامان مهیار کوچولو
    یکشنبه 6 مرداد 1392 - 08:38
    الهههههههههههههههههی چه دخمل نازی وااااااااااااای.
    خوشحال میشیم به مهیار ما هم سر بزنید.
  • وااااای خاله جون چه ناز گلی هستی شما!کاش پیشت بودم یه بوسه به لپ خوشگلت میزدم.خوشحال میشم بهمون سربزنی دخمل ناز.
  • دل مارا هم میبره چه برسه به باباش آخه این دختره خیلی دلبره.
  • عزیز خاله به نی نی پیج خوش اومدی مطمئنم اینجا دوست های خوب وزیادی پیدا میکنی بووووووووووووووس
  • یه روزی روزگاری

    میون سبزه زاری

    یه موش نازنازی بود

    از زندگیش راضی بود

    صبح ها که از خواب پامیشد

    لباش به خنده وامی شد

    مامان جون و باباجون

    هر دوتا شون مهربون

    موشی را دوست می داشتن

    سر سفره ی صبحونه

    پنیر و گردو می ذاشتن

    موشی ناز و کوچولو

    می خورد پنیر و گردو

    سیر می شد و می رفت بازی

    با بچه های نازنازی

    یه روز یه گردو برداشت

    توی دستش نگه داشت

    برد تو کوچه قلش داد

    به بچه ها نشون داد

    گفت می بینید چه گرده!

    قلش می دم می گرده

    گردوی ریزه میزه

    خوشمزه و لذیذه

    نگاه کنید به گردو

    هر گردی نیست گردو

    مامان موشی اونو دید

    به حرفای او خندید...

نظر شما

نام
ایمیل
وب سایت / وبلاگ
پیغام